مرجع قالب های کودک و نوجوان

www.niniskin.com

لوگو اسپانسر



بیوگرافی و مصاحبه با رضا رستم زاد

اهل زمستانم ولی نه آنچنان سرد و سنگین، در یکی از روزهای دی ماه در خانواده ای با اصالت گیلانی در گوشه ای از شهر قزوین میهمان این دایره خاکی شدم.

 سخن از رضا رستم زاد است، چند صباحی ست که وارد عرصه موسیقی شده است. نام او را قبلاً شنیده بودم زمانی حدود 10 سال پیش که خبری از شبکه های اجتماعی نبود و تنها دل خوشی امثال من که عاشق نوشتن بودیم، وبلاگ نویسی بود. کمتر کسی است که نام وب سایت نایت اسکین و یا بک لینک را نشنیده باشد. به همین منظور گفت و گویی با او ترتیب دادیم تا ببینیم فعالیت های او در زمینه موسیقی تا چه حد جدی است و چه برنامه ای برای آینده دارد!؟

بنده به شخصه شما را به عنوان یک وب مستر مدت های زیادی ست که می شناسم. کمی از خودتان بگویید چطور شد که وارد عرصه موسیقی شدید؟

با عرض ادب و احترام خدمت شما و همه مخاطبان رسانه نوا، خوب با توجه به اینکه مخاطبان شما بیشتر اهالی موسیقی هستند در مورد وب کمتر صحبت میکنم و به توضیح فعالیت های خودم در مورد موسیقی میپردازم. خوب من هم مانند خیلی از کسانی که وارد وادی موسیقی می شوند، این علاقه را از کودکی و بیشتر در جوانی حس کردم و به موسیقی به نوعی به چشم یک علاقه و حس و حالی وصف نشدنی میپرداختم. اما کم کم این موضوع با نواختن ساز و آشنایی با اساتید و دوستان هنرمندم در این زمینه، جدی تر شد و تا امروز ادامه پیدا کرده است.

تحصیلات بنده مرتبط با  فعالیتم در وب است، مهندسی کامپیوتر، گرایش نرم افزار خوانده ام. و از همان سال اول دانشگاه به صورت جدی وارد عرصه وب شدم. و خداروشکر در این زمینه از نظر بسیاری از همکاران موفق بوده ام. اما وجه تشابه وب که من به اختصار میگویم نِت و موسیقی که به اختصار می گویم نُت در دریای علمی است که پایانی بر آن نیست. چون همانطور که می دانید سئو علمی بروز است و دانش امروز شما ممکن است پس از یک سال هیچ ارزشی نداشته باشد. هنر هم به همین شکل است و به شخصه خودم را تا ابد دانشجوی وب و تا ابد هنرجوی موسیقی می دانم. در یک کلام نُت و نِت همه ی دنیای من است.

در مورد نایت اسکین بگویید به نظر مانند گذشته فعال نیست!؟

همانطور که مستحضرید با ورود شبکه های اجتماعی، تمایل مردم به وبلاگ نویسی خیلی کم شد و دو آتیشه ترین وبلاگ نویس ها به سمت شبکه های اجتماعی نظر توئیتر، تلگرام، اینستاگرام و فیسبوک و … سرازیر شدند. سر سیستم های وبلاگ نویسی که خودشان را بروز نکردند بی کلاه ماند. ما هم چون سایت های خدماتی داشتیم که وابسته به سیستم های وبلاگ نویسی بود طبیعتاً باید به فکر تغییر استراتژی می بودیم که خداروشکر به موقع عمل کردیم. در کل شاید بازدیدکنندگان سایت کمتر باشد اما سایت همانند گذشته فعال و بروز است.

چه دوره هایی را در موسیقی گذراندید و آیا اعتقادی به موسیقی تجربی دارید؟

قطعاً برای شروع هر کاری باید در ابتدا در این زمینه آموزش دید. به نظر شخصی بنده موسیقی تا چیزی حدود 70 درصد اکتسابی است و به اینکه موسیقی لزوماً باید در خون شما باشد اعتقادی ندارم. چه بسیار کسانی که موسیقی در خونشان بود و اصلاً علاقه ای به این حوزه نداشتند و بالعکس. مهم ترین عامل به نظرم علاقه و پشتکار است. با داشتن این دو شما در هر عرصه ای می توانید موفق باشید. البته این تلاش و پشتکار باید در سه وجه انجام شود تا به نتیجه منجر شود. تلاش جسمی، تلاش فکری و تلاش معنوی.

تلاش جسمی که بر میگردد به فعالیت ها و تمرین هایی که انجام می دهیم و هر آنچه که نیاز به کار فیزیکی دارد. تعریف من از تلاش فکری هم همان هوش هیجانی یعنی تصمیم درست در لحظه است و به باور های ما در انجام هر کاری برمیگردد. و نهایتاً تلاش معنوی که هر کس بنا بر اعتقادات خودش در این زمینه قدم برمیدارد.

من هم از این موضوع مستثنا نبودم و دوره های تئوری و صداسازی و آواز را نزد استاتیدی همچون خانم سمیرا کاظمی، آقای مهدی یغمایی عزیز و … گذرانده و همچنان میگذرانم. چون همانطور که خدمت شما عرض کردم هنر پایانی ندارد و من جویای هنرم.

بنابر توضیحاتی که عرض کردم باید دید تعریف از موسیقی تجربی چه هست؟ اگر تعریف این باشد که بدون آموزش یک راست برویم در استودیو و پشت میکروفون خیر اعتقادی ندارم. در بهترین حالت نتیجه ای ندارد و اگر داشته باشد موقتی و مقطعی خواهد بود.

در مورد آثاری که تا کنون منتشر کردید بفرمایید. چه خط فکری را دنبال می کنید آیا خودتان هم آهنگسازی می کنید؟

تا کنون چندین قطعه بنده منتشر شده و قطعات دیگری دارم که فعلاً پست مجوز هستند. که در بین این قطعات امسال سال کیه و تومهربونمی بیشترین بازخورد را بین کاربران داشته اند. آهنگسازی بیشتر قطعات بنده را دوست و برادر هنرمندم فرامرز نصیری انجام داده اند. در مورد جناب نصیری باید خدمت شما عرض کنم افتخار آشنایی با ایشان و دوست عزیزم مرتضی قاسمی نقطه عطف کاری من در عرصه موسیقی بود و کمک های فکری و حرفه ای این دو عزیز نقش پر رنگی در این زمینه داشته و خواهد داشت. در مورد آهنگسازی هم فعلاً خیر ولی از آینده کسی خبر ندارد شاید به این سمت حرکت کردم. اما اعتقاد دارم کار را باید به کاردان سپرد و لزومی ندارد یک خواننده حتماً آهنگساز یا تنظیم کننده باشد. این یک حقیقت است که خواننده بیشتر از سایر عوامل یک اثر موسیقی دیده می شود اما خواننده هم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند. شرکت های فرهنگی و هنری هم بیشتر دنبال کسانی هستند که هم بتوانند آهنگسازی کنند هم بخوانند و بعضاً تنظیم هم انجام دهند. در واقع با این بده بستان ها بین تیم خودشان اگر نتوانستند خواننده ای را مطرح کنند در زمینه های دیگر استفاده لازم را بکنند.

در مورد خط فکری هم بله در تمام آثاری که تا کنون از من منتشر شده سعی کردم با برنامه، هدف و منظور خاصی جلو بروم. اما اینکه فقط یک سبک خاص را دنبال کنم، خیر! به نظرم همه خواننده ها حق دارند همه فضاهاو یا حتی سبک های مختلف را تجربه کنند و با آزمون و خطا و شناخت مخاطب هدف از ورطه ی تکرار خارج شوند. البته این کار نیاز به شجاعت دارد که نمونه های موفق در این زمینه انگشت شمار داشتیم.

و اما یک سوال که تقریباً به نوعی کلیشه شده است! آیا در موسیقی ایران مافیا وجود دارد؟ چه راهی برای مطرح شدن خواننده های تازه وارد وجود دارد؟

ببینید هر کس به جایی رسیده است قطعاً برای آن تلاش و کوشش کرده و طبق قانون هستی در جایگاه درست خودش قرار دارد. اینکه عده ای اعتقاد دارند مافیا در موسیقی وجود دارد به نظر شخصی خودشان بازمیگردد. این سلیقه مردم است و نهایتاً مخاطب نهایی ما مردم هستند. من مافیا را افراد موفقی میدانم که به جایگاهی در موسیقی رسیده اند و افرادی که بیرون گود هستند دلیل عدم موفقیت های خودشان را وجود مافیا می دانند. باید قبول کنیم که در موسیقی امروز فقط صدا کافی نیست! لازم هست اما کافی نیست. یک خواننده علاوه بر داشتن صدا باید یک آرتیست به تمام معنا باشد. از نحوه پوشش گرفته تا برندسازی شخصی باید با توازن در وجود یک هنرمند وجود داشته باشد.

اگر همه عوامل را داشته باشید اما پشتوانه ی مالی نداشته باشید باز هم در موسیقی ایران جایگاهی ندارید. این پشتوانه ی مالی می تواند خود شخص باشد یا یک شرکت هنری اما در هر صورت باید وجود داشته باشد. من رضا رستم زاد این را در حالی می گویم که شاید در حال حاضر خیلی از افراد هنوز شناختی از من نداشته باشند و شاید هنوز جایگاه بزرگی در موسیقی ایران نداشته باشم. واقعاً جایی برای گله نیست و این گله مندی ها فقط انسان را از هدف اصلی دور میکند. پس اگر من رضا رستم زاد هنوز به جایگاه اصلی خود نرسیدم حتماً به اندازه کافی تلاش نکرده ام. پس دو برابر تلاش می کنم تا به آنچه که به عنوان هدف خودم قرار دادم برسم.

به نطر شما چه چیزی باعث می شود که یک خواننده ماندگار شود؟ چه عاملی باعث می شود که یک آهنگ بعد از ده سال یا حتی بیشتر، همچنان شنیده شود؟

به نظرم هر زمان که خودتان از موسیقی که تولید می کنید لذت ببرید قطعاً مخطبان خاص خودتان را پیدا خواهید کرد. این مخاطب ممکن است چند هزار نفر باشد یا چند میلیون نفر باشد. در هر صورت همه سلیقه ها را نمی توان راضی کرد. اما وقتی در یک کار همه چیز جفت و جور باشد ازترانه و آهنگسازی گرفته تا توانایی من خواننده باعث شنیده شدن یک اثر و ماندگاری یک اثر خواهد شد. اگر نگاهی به موسیقی دهه پنجاه بیاندازیم متوجه این شکاف و اختلاف سطح شدید خواهیم شد.

امروز مارکت در اولویت اول تولید یک اثر است در حالی که در گذشته این طور نبوده است. البته مقصر بخشی از این آشفتگی کسانی هستند که در این زمینه مسئولیت دارند. کوچکتر از آنم که در این زمینه صاحب نظر باشم اما کاش روزی برسد که موسیقی هم در کشور ما از دبستان تدریس شود تا علاوه بر آموختن علم و دانش قدرت تمیز دادن هنر از هجو را داشته باشیم.

در پایان اگر صحبتی دارید با مخاطبان رسانه نوا بفرمایید

ممنون از شما که این فرصت را به بنده دادید و از همه عزیزانی که تا امروز همراه و یاور من بودند تشکر میکنم و همین طور برای رسانه شما و عوامل دست اندرکار آن آرزوی موفقیت می کنم.

گزارش اشکال
آموزش تعویض قالب